جدول جو
جدول جو

معنی بی نوکر - جستجوی لغت در جدول جو

بی نوکر(نَ / نُو کَ)
مرکّب از: بی + نوکر، بدون خدمتکار. صاحب غیاث اللغات و بتبع اوآنندراج گوید: بمعنی شخص نوکری پیشه که بجایی نوکر نباشد غلط است. بمعنی صحیح نانوکرست چه لفظ نا برای نفی بر مشتقات و صفات آید چنانچه اسم فاعل و اسم مفعول و صفت مشبهه. مثلاً نابالغ و نامسموع و ناخلف و بلفظ بی برای نفی بر اسماء غیرمشتق و صفات آید چنانچه اسم مصدری و اسم جامد، مثلاً بی شعور و بی هنر و بی زر
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی نظیر
تصویر بی نظیر
(دخترانه)
بی (فارسی) + نظیر (عربی) بی مانند، بی همتا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بی شوهر
تصویر بی شوهر
ویژگی زنی که شوهر ندارد
فرهنگ فارسی عمید
مرکّب از: بی + نور، بی فروغ، (آنندراج)، بدون روشنی، (ناظم الاطباء)، که نور ندارد:
بسوزد بدوزد دل و دست دانا
به بی خیر خارش به بی نور نارش،
ناصرخسرو،
این تیره و بی نور تن امروز بجانست
آراسته چون باغ به نیسان و به آذار،
ناصرخسرو،
خمیده گشت وسست شد آن قامت چو سرو
بی نور ماند و در شب شد آن طلعت هژیر،
ناصرخسرو،
شمس بی نور و خواجۀ بی اصل
چند از این دفع گرم و وعده سرد،
انوری،
شب ندیدی رنگ کان بی نوربود
رنگ چبود مهرۀ کور و کبود،
مولوی،
- بی نور کردن، نور بردن، محو روشنایی کردن، فرونشاندن چراغ و خاموش کردن، (ناظم الاطباء)،
، نابینا و کور، (ناظم الاطباء)، (در تداول فارسی زبانان از عامه) که کاری از دستش برنیاید، که کمک بکسان و دوستان نکند یا نتواند، که فائدتی هیچگاه بر وجود او مترتب نبود، که بر کسان و آشنایان هیچ نوع ثمری نبخشد، (یادداشت مؤلف)، بی مصرف و بی عرضه، (فرهنگ عامیانۀ جمالزاده)
لغت نامه دهخدا
فاقد نمک بودن، بیمزه بودن، بی لطفی شکل یا حرکات شخص مقابل ملاحت نمکینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی جوهر
تصویر بی جوهر
ناهنرمند و نادان و بیعقل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی شوهر
تصویر بی شوهر
زنی که شوهر ندارد زنی که بی شوهر است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی نظیر
تصویر بی نظیر
بی همتا، بی مانند
فرهنگ واژه فارسی سره
تار، تاریک، تیره، کدر
متضاد: روشن، منور
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از بی تشکر
تصویر بی تشکر
Thanklessly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی نظیر
تصویر بی نظیر
Matchlessly, Unsurpassed
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی تشکر
تصویر بی تشکر
sans reconnaissance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بی نظیر
تصویر بی نظیر
incomparable, inégalé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بی جان، صاف روشن (در قائم شهر)
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از بی تشکر
تصویر بی تشکر
ingrato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی نظیر
تصویر بی نظیر
ไม่มีใครเทียบได้ , ไม่มีใครเทียบได้
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی تشکر
تصویر بی تشکر
ไม่มีความขอบคุณ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی نظیر
تصویر بی نظیر
onovertroffen, ongeëvenaard
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی تشکر
تصویر بی تشکر
ondankbaar
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی نظیر
تصویر بی نظیر
inigualable, insuperado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی تشکر
تصویر بی تشکر
desagradecidamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی نظیر
تصویر بی نظیر
impareggiabile, insuperato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی تشکر
تصویر بی تشکر
без вдячності
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی تشکر
تصویر بی تشکر
ingrato
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی نظیر
تصویر بی نظیر
incomparável, inigualável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی نظیر
تصویر بی نظیر
无与伦比地 , 无与伦比的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی تشکر
تصویر بی تشکر
不感恩地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی نظیر
تصویر بی نظیر
nieporównywalny, niezrównany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی تشکر
تصویر بی تشکر
niewdzięcznie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی نظیر
تصویر بی نظیر
неперевершено , неперевершений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی تشکر
تصویر بی تشکر
undankbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی نظیر
تصویر بی نظیر
unübertroffen, unerreicht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی نظیر
تصویر بی نظیر
бесподобно , непревзойденный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی تشکر
تصویر بی تشکر
неблагодарно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی نظیر
تصویر بی نظیر
tak tertandingi, tiada bandingannya
دیکشنری فارسی به اندونزیایی